هر چه در روی تو گویند به زیبایی هست،
وانچه در چشم تو از شوخی و رعنایی هست،
سروها دیدم و در باغ تامل کردم
قامتی نیست که چون تو به دل آرایی هست!
راست گفتی که فرج یابی اگر صبر کنی
صبر نیک است ، کسی را که توانایی هست!
هرگز از دوست شنیدی که دمی صبر کند
دوستی نیست در آن دل که شکیبایی هست!
خبر از عشق نبودست و نباشد همه عمر
هر که او را خبر از شنعت و رسوایی هست!
تا نگویی که مرا طاقت تنهایی هست...
همه را دیده به رویت نگرانست ولیک
همه کس را نتوان گفت که بینایی هست
گفته بودی همه زرقند و فریبند و فسوس
سعدی آن نیست، ولیکن چو تو فرمایی ، هست
سلام خیلی ممنون که به من سر زدی گر چه میدونم که خودم خیلی دیرکردم شما ببخش
شعرجالبی بود ممنون از حضورت یا علی